براساس این گزارش، مجتبی امینی قائممقام مؤسسه شهید آوینی در ابتدای این مراسم گفت: ه مناسبت سالگرد شهادت شهید آوینی بحثهای مختلفی شد که از چه منظر دیدگاههای او را بررسی کنیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که ردیابی اندیشههای شهید آوینی را در آثار داستانی و مستند دو دهه اخیر بررسی کنیم و همچنین در این مراسم به پاس زحمات و تلاشهای سه فیلمساز خوب نظام جمهوری اسلامی از عوامل فیلمهای «شیار 143»، «چ» و «معراجیها» تجلیل خواهیم کرد.
در ادامه این برنامه وحید جلیلی، علیرضا رضاداد و مسعود دهنمکی ردیابی اندیشههای شهید آوینی در سینمای ایران مورد بحث و بررسی قرار دادند که رضاداد مشاور عالی رئیس سازمان سینمایی، گفت: با توجه به موضوع بحث مطالعات مختلفی انجام دادم اما متأسفانه زمینههای امکان پژوهش در چنین موضوعاتی در سینمای ما سخت است که دلایل مختلفی دارد از جمله اینکه این چنین مباحثی متأخر به پژوهشهای انجام شده نیست و بیشتر مستنداتی که داریم آثار مکتوب و آثاری تصویری است که از خود شهید آوینی به جای مانده و مطالبی که بعد از شهادت ایشان در خصوص نگاهش به سینمای داستانی گفته شده خیلی طبقهبندی شده نیست و به همین دلیل بحثهای ما بیشتر شخصی و ذوقی خواهد بود.
وی افزود: آنچه در سینمای ایران در بسیاری از فیلمهای سینمایی 30 سال اخیر وجود دارد عمدتاً پژوهشهای موضوع محور است و جای پژوهشهای رویکرد محور در سینمای ایران خالی است. من پیش از این در جشنواره عمار نیز گفته بودم که باید به پژوهشهای رویکرد محور توجه ویژهای کنیم و به دلیل اینکه بسیاری از مطالب ما موضوع محور است و بر اساس این پژوهشها مطالب بیان میشود بحثها سمت و سوی نگاه شخصی میگیرد.
رضاداد خاطرنشان کرد: به طور کلی دیدگاه شهید آوینی به سینمای آرمانی و داستانی را میتوانیم در سه محور استخراج کنیم محور اول سینمای اشراقی است و گمان من این است که اگر فرصت مهیا بود نگاه شهید آوینی در سینمای داستانی بسیار عمیقتر بیان میشد، همچنین مؤلفه دوم در دیدگاه شهید آوینی مؤثر بودن است و ایشان به تأثیرگذاری اثر بر روی مخاطب تأکید فراوانی داشتند و سومین مؤلفه نیز متعهدانه بودن اثر است و به طور کلی دیدگاه شهید آوینی را در سه مؤلفه مخاطبپذیر بودن، مؤثر بودن و متعهد بودن در سینمای داستانی میتوانیم تبیین کنیم.
در ادامه مسعود ده نمکی گفت: شاید اسمی که دوستان برای مراسم انتخاب کردند یک مقدار سؤال برانگیز است و آدم را قلقلک میدهد که اگر این ردیابی را بخواهم ملاک قرار دهم باید بگویم که این رد را خیلی در سینمای ایران نمیبینم مگر اینکه برخی خواستهاند ادا و اطوار این اندیشهها را در بیاورند.
کارگردان «معراجیها» افزود: نکتهای که آقای رضاداد در مورد تأثیرگذاری سینمای آوینی گفتهاند خیلی مهم است و حتی مخاطبین خارجی هم بر تأثیرگذار بودن مستندهای آوینی تأکید میکردند. آثار شهید آوینی نسبت به امکاناتی که در سینمای امروز ما است به مراتب تأثیر بیشتری بر روی مخاطب میگذارد و اینکه چرا مستندهای امروز دیگر این چنین تأثیر ندارد به اعتقاد من به شخصیت آوینی برمیگردد و حتی در آثاری که بعد از او تحت عنوان روایت فتح هم ادامه پیدا کرد دیگر این تأثیرگذاری دیده نمیشود و همه اینها به وجود خود آوینی و نگاه متعهدانه او برمیگردد. به طور کلی من ردیابی اندیشههای شهید آوینی را نتوانستم در آثار سینمایی ببینم به این دلیل که خیلی از ما نتوانستیم به آن تکامل معنوی برسیم تا آن معنویت در آثارمان جلوه کند.
وحید جلیلی کارشناس فرهنگی در ادامه گفت: یکی از نکاتی که شهید آوینی در مورد سینمای داستانی مطرح کرد این بود که فیلمهای سینمایی ما قالباً میخواهند از کنار انقلاب اسلامی رد شوند و به همین دلیل هیچ نشانی از انقلاب در فیلمها نمیبینیم که این نکته بسیار مهم است و باید این سؤال را مطرح کرد که چه اتفاقی میافتد که هیچ نشانی از انقلاب در سینمای ایران نیست.
وی افزود: این سؤال را میشود از سینمایی پرسید که تمام حیات و بقای خودش را مدیون انقلاب اسلامی است چرا که سینمای قبل از انقلاب هیچ چیز ندارد و عمدتاً یک سینمای کثیف شاهنشاهی بود و بعد از انقلاب اسلامی سینمای ایران این قابلیت را پیدا کرد که به آن توجه شود و حرف آوینی نیز این بود که سینمای ایران به واقعیت جامعه ایرانی توجه نمیکند و مهمترین واقعیتهای جامعه ایرانی در آیینه سینمای ایران باز نتابیده است.
جلیلی خاطرنشان کرد: اینکه آوینی میگوید اینها از کنار انقلاب اسلامی رد شدهاند مسئله بسیار مهمی است چرا که انقلاب اسلامی مهمترین واقعیت 400 سال اخیر جامعه ایرانی است و وقتی بزرگ آنها میگوید ما با شما مخالفت نمیکنیم بلکه شما را انکار میکنیم نتیجهاش این میشود که 200 هزار شهید دفاع مقدس و 14 هزار شهید ترور را منکر میشوند و جای سینمای ایران در تمام این موضوعات خالی است. رئیس جمهور و نخستوزیر را ترور میکنند اما کوچکترین بازتابی از این واقعیات در سینمای ایران دیده نمیشود.
وی تصریح کرد: مگر چند درصد از غربیها به کلیسا میروند اما ما صدها و شاید هزاران بار در فیلمهای سینمای غربی کلیسا را دیدهایم اما حتی یک پلان از نماز جمعه در فیلمهای سینمایی خودمان ندیدهایم و یک پلان از این واقعیت اجازه راه پیدا کردن به سینمای دراماتیک ما را پیدا نمیکند و اینها نگاه شهید آوینی را اثبات میکند. آرمانهای انقلاب اسلامی ما واقعی بود اما یک صدم ظرفیتهای آن هم به سینمای داستانی ما راه پیدا نکرد.
علیرضا رضاداد در ادامه گفت: شهید آوینی در سال 71 شهید شدند و آخرین دورهای که در جشنواره فجر داور بودند هم در همان سال 71 بود من وقتی تاریخ جشنواره را مطالعه میکردم دیدم به طور کلی اگر بخواهیم ردیابی اندیشههای شهید آوینی را در فیلمها داشته باشیم به آثار محدودی برمیخوریم که فیلمسازانی نظیر ابراهیم حاتمیکیا و مجید مجیدی مجموعاً به نگاه شهید آوینی نزدیکترند چرا که پس از شهادت شهید آوینی فیلمهایی نظیر «بچههای آسمان و آژانس شیشهای» ساخته میشوند و با توجه به نگاه متعهدانه شهید آوینی این دو فیلم به واقعیتهای جامعه بسیار نزدیکترند.
وی افزود: بنابراین در این آثار ردپای اندیشههای شهید آوینی را میتوانیم ببینیم اما ادامه این اندیشهها در سینما به مسائل گوناگونی برمیگردد که شاید تنها بخشی از آن را بتوان در این جلسه مطرح کرد.
مسعود ده نمکی با اشاره به وضعیت امروز نقد در سینمای ایران، گفت: ر سینمای امروز عمده منتقدان و حتی بچه مسلمانها مسامحهکاری دارند در صورتی که در اندیشههای شهید آوینی مسامحهکاری جایی نداشت. اندیشههای شهید آوینی برای ادامه سینما شرط لازم است اما کافی نیست برای نقد و ورود به سینما شاید اگر مجال میشد ایشان حتی وارد حوزه سینمای داستانی هم میشد چرا که احساس میکرد باید در هر حوزهای که خلأ وجود دارد وارد شد و امروز بچه مسلمانهای ما هم باید وارد تولید سینمای داستانی شوند.
کارگردان سه گانه اخراجی های یادآور شد: ما هنوز در بحث فرم متکی به کتب دانشگاهی ترجمه شده در سالهای اول انقلاب هستیم در حالی که کشورهای دیگر حتی در بحث آموزش فرم نیز تغییرات زیادی در دروس خود دادند و ما در طی این سالها در خصوص رابطه متقابل مخاطب و فیلمساز و نیاز این دو به یکدیگر حرف نزدیم. در حوزه سینما که مخاطبین فراوانی دارد بحثی به نام حقوق سینماگر نسبت به مخاطب و مخاطب نسبت به سینماگر داریم و پس از 30 سال از انقلاب اسلامی باید این بحثها مطرح شود و خروجی چنین بحثهایی منجر به انتشار کتابهای کاربردی شود.
وی ادامه داد: آوینی اگر حرف میزد و نظریهپردازی میکرد نظریهپردازی برای عمل میکرد و این نکته را شاهدیم که پس از او افراد شیفته نظریهپردازی به جای عمل شدند. آوینی گوشه خانه ننشست که کسانی بروند و اجرا کنند او هم نظریه داد و هم جانش را برای حوزه تخصصی خودش گذاشت و دوستان نباید فکر کنند که فقط با حفظ کردن برخی گزارههای حتی جذاب راه آوینی را رفتهاند.
دهنمکی یادآور شد: نگاه آوینی یک سینمای واقعیتگرای آرمانگراست و در مقابل سینمای غربزده سینمای فرار از واقعیتهای جامعه بعد از انقلاب قرار میگیرد. یکی از روشهای نظریهپردازی مهندسی معکوس است و باید یک عده بنشینند و ببینند که چه اتفاقی افتاد که در دورهای آژانس شیشهای این چنین موفق شد وقتی آژانس شیشهای ساخته میشود باید مهندسی معکوس شود که چه شرایطی باعث ساخته شدن این فیلم شد و بر عکس آن حتی چه شرایطی باعث شد تا بسیاری از فیلمهایی که میتوانستند ساخته شوند نیز ساخته نشوند. اگر شرایط سینمای ایران طبیعی بود باید فیلمهای بسیاری ساخته میشدند و باید ببینیم برای جشنواره امسال نیز چه فیلمهایی ساخته نشدند و ما امروز به چنین نقدهایی در سینما نیاز داریم.
جلیلی با بیان اینکه از ویژگیهای سینمای ایران سانسور است، اذعان کرد: ما به سینمای ضد سانسور نیاز داریم. سینمای سانسور یعنی اینکه از کنار مهمترین واقعیتهای جامعه ایران میگذریم ما 200 هزار شهید داریم اما چقدر به آنها پرداختهایم در حالی که انقلاب اسلامی بزرگترین گنجینه دراماتیک را به سینمای ایران تقدیم کرد.
وی ادامه داد: یک کاسه بشقابی در این مملکت رئیس جمهور میشود اما سینمای ایران حتی یک بار هم به این موضوع نپرداخته است که چگونه فردی مثل رجایی رئیس جمهور میشود و چرا سینمای ما از این واقعیتهای دراماتیک چشمپوشی کرده است. در حالی که در نقطه مقابل آن در سینمای غرب این موارد به خوبی دیده میشود، بنلادن کشته میشود و یک فیلمساز زن بلافاصله یک سال بعد فیلم آن را میسازد اما در سینمای ایران 33 سال پس از واقعه 7 تیر هنوز هیچ فیلمی در این مورد ساخته نشده است.
مسعود دهنمکی نیز در این بخش با اشاره به اینکه در این سینما آزادی برای همه است مخصوصاً برای کسانی که در فیلمهایشان انقلاب و دفاع مقدس را به چالش میکشند گفت: اما اگر ما بخواهیم در مقابل این افراد وارد چنین حوزههایی شویم از دو جبهه مورد هجمه قرار میگیریم، روشنفکران چون نمیتوانند از لحاظ محتوایی با ما طرف شوند بحث تکنیکی را مطرح میکنند اما ما فهمیدهایم که آنها هم بنهور نمیسازند و اسپیلبرگ هم نیستند اما آنها ضعفهایشان را مطرح نمیکنند و هیچ وقت در رسانهها به یکدیگر نمیتازند اما برعکس ما تشویقهایمان را در گوشی میگوییم و در رسانهها به هم میتازیم.
دهنمکی تأکید کرد: نباید از کسانی که اعتقادی به این مسائل دارند توقع داشته باشیم که وارد چنین حوزههایی شوند اما باید ببینیم چرا برخی به اسم سینمای انقلاب وارد این سینما شدند و اصلاً اگر بخواهیم نقدی را وارد کنیم به همین بچههای انقلاب است متأسفانه به یک جایی ما را میرسانند که در رسانه مدیریت فرهنگی و حتی در حوزه نقد میگویند کارهای ما ماقبل نقد است و میخواهند کاری کنند که ما هم شبیه آنها شویم و به سمت بیخطر بودن برویم.
وحید جلیلی نیز در بخش پایانی این بحث با توضیح بیشتر سینمای سانسور گفت: یکی از ویژگیهای سینمای سانسورچی این است که اگر بخواهند یک پلان از فلان فیلم را حذف کنید از زمانی که هنوز امضای آن مدیر خشک نشده خبرش در رسانههای داخلی و خارجی میپیچد که در کشور خفقان ایجاد شده اما وقتی آن فیملساز کل انقلاب را زیر سؤال میبرد اسم این موضوع سانسور نیست!
وی افزود: حتی انواع و اقسام حمایتها از این افراد شده و در برابر بزرگترین واقعیتها انکار را در پیش گرفتند و سانسور میکنند و اگر یک پلان از فیلمهایشان بخواهد سانسور شود فریاد آی دزد میزنند در حالی که کسانی که تاریخ معاصر و انقلاب ما را دزدیدند این فریادها را دارند میزنند.
این تحلیلگر و فعال رسانهای با اشاره به فیلم جدید حاتمی کیا گفت: وقتی فیلم «چ» را میبینید چرا اینقدر از صحنه آخر به هیجان میآیید به این دلیل که در 20 سال اخیر حتی یک بار هم اسم امام را در فیلمی ندیده و نشنیدهایم و در این فیلم صدای امام را میشنویم ما باید رودروایسی را کنار بگذاریم من میخواهم به دوستان روشنفکر تبریک بگویم به خاطر آنکه کل انقلاب را سانسور کردند و این کار بسیار سختی است حتی حوزه هنری افتخار میکند که در این جنگ نرم بزرگترین قرارگاه فرهنگی انقلاب اسلامی را در اختیار کسانی قرار داده که اصلاً اعتقادی به جنگ نرم ندارد. در مورد فتنه امروز هالیوود فعال است و فیلم میسازد اما در کشور ما کسانی که در کف خیابان بودند و در بطن فتنه قرار داشتند مورد حمایت قرار میگیرند و واقعاً باید تبریک گفت.
جلیلی یادآورشد: اگر سینمای ما طبیعی بود بسیاری از واقعیتها باید ساخته میشد واقعیتهای انقلاب اسلامی به هیچ عنوان پیچیده نیست و نتوانیم آنها را در سینما ببینیم.
وی در خاتمه بیان داشت: وجه بعدی سینمای سانسورچی، بحث تحریف است و میگوید ما توانستیم واقعیتها را انکار کنیم و حالا باید آنرا تحریف کنیم.شهید،مادر شهید و خانواده شهید را نشان میدهند اما شناسنامهاس را تحریف میکنند.
ابراهیم حاتمیکیا که به اصرار مجری مراسم پای تریبون قرار گرفت، گفت: طی مدت گذشته به خواست دوستان برخی از حرف ها را زدم که فحش و جیغ های بسیاری را برای من به همراه داشت که البته باید خدا را شکر کنم. برای سخنرانی در چنین مراسمی آماده نبودم، اما باید بگویم که همیشه دوست داشتم با بچه های هنرجو در موسسه شهید آوینی صحبت کنم، اما برای صحبت کردن شرطی را گذاشته ام که در حال حاضر عملی نیست، قول می دهم که بعدها با این هنرجویان صحبت کنم.
وی افزود: یادم هست که هشت سال پیش بود که سفری به کرمان داشتم در آنجا یک گروه هشت نفره از من خواستند تا با هم گپ بزنیم، به آنها گفتم اگر جمع خصوصی است و خبرنگاری در آن نیست حرف می زنم که آنها نیز تاکید کردند که یک جمع کاملا خصوصی است، من نیز صحبت هایی در این جمع کردم که در نهایت به اعتراض من به حضور افرادی مانند ایرج قادری در سینمای ایران کشیده شد، هرچند قصد شخصی نسبت به این سینماگر نداشتم، اما در نهایت دو روز بعد زمانی که به تهران رسیدم دیدم تمام صحبت های من تیتر یکی از روزنامه های کشور است.
کارگردان فیلم سینمایی «دیده بان» ادامه داد: خیلی دوست ندارم که در سایتها دیده شوم اما برخی از حرف ها را باید گفت و باید تاکید کنیم که از کجا آمده ایم، برای چه آمده ایم و چه می خواهیم بگوییم و این همان چیزی است که بچه های هنرجوی سینما باید بدانند. در این روزها نقدهای بسیاری از فیلم «چ» می خوانم، نقدهایی که کمتر به زبان دلسوزانه حرف زده اند و بیشتر بر پایه تکنیک استوار بوده است، چنین نقدهایی بیشتر به خاطر درگیر شدن با ظرف موضوع است که البته در جای خود اهمیت دارد ولی قبل از هرچیز باید بدانیم برای چه آمده ایم.
وی یادآور شد: در اوج جوانی زمانی که وارد فضای سینمای ایران شدیم جنگ بود، فضا برای فعالیت مشخص بود و چنین فضایی شرایط برای کار کردن را برای ما فراهم می کرد، اما جوانانی که امروز وارد سینما می شوند کار کردن در چنین فضایی برایشان کمی سختتر است و فضای فعالیت آن ها درست مانند زمانی است که بچه های روایت فتح در دوره پس از جنگ وارد کار شدند، هرچند این گروه تمام تلاش خود را کرد تا به سراغ بچه های جنگ بعد از پایان جنگ برود، اما در نهایت یک غم نوستالوژیک ما را گرفت.
کارگردان «به نام پدر» ادامه داد:آنچه که من بعد از شهادت سید مرتضی آوینی نسبت به روایت فتح معتقد بودم، این بود که باید وارد مباحث روز شوند، بروند به دنبال بچه های جنگ و ببینند که حرف آنها بعد از جنگ چیست، اما گفتند موانع و خط قرمزهای بسیاری در رابطه با این مسئله وجود دارد که در نهایت فرود روایت فتح آغاز شد، البته الان نمی دانم که روایت فتح در چه شرایطی قرار دارد چون آن را دنبال نمی کنم.
وی یادآور شد: هنرجویان باید بدانند که ورود به چنین حوزه ای کار بسیار سختی است، اگر سخت نبود که همه وارد می شدند. مدرسان باید بدانند که در هنگام تدریس باید جهت را مشخص کنند که هنرجو را برای جشنواره ها تربیت می کنیم یا برای ایران اسلامی خودمان. البته همه اینها به جایی برمی گردد که زیر ساخت ها چگونه شکل می گیرد و آن نسلی که باید از اینجا شکل بگیرد باید با همت و بی تعارف پای حرفها بایستند و از هجمهای که هستند نترسند.
کارگردان فیلم سینمایی «چ» همچنین با اشاره به نظرسنجی انجام شده و انتخابش به عنوان محبوبترین فیلمساز از سوی مردم تاکید کرد: در ابتدا باید از وزارت ارشاد که این نظرسنجی را درباره سینما و محبوبترین سینماگران انجام داده است، تشکر کنم. دوشنبه برای من روز خوبی بود چون صبح آن روز فهمیدم به خاطر فیلم «چ» میتوانم خدمت آقا برسم و در مراسمی سر وقت نماز خیلی نسبت به من و فیلم «چ» محبت داشتند و با چهرهای بشاش راجع به این فیلم توضیح دادند و نسبت به چمرانی که ساخته شده است بسیار هم علاقه مند بودند و گفتند همان چمرانی بود که من میشناختم. علاوه برآن متوجه شدم که در نظرسنجی وزارت ارشاد از مردم، فیلم من بهترین فیلم انتخاب شده که در روزنامه ها هم رفت.
کارگردان «مهاجر» بیان کرد: ده نمکی در چنین شرایطی فحشخورش خوب است، اما من تازه وارد این گونه فضا شده ام. چنین فضایی آدم را گمراه می کند اما لازم است که گمراه نشویم. باید بدانیم که این صندلینشین های پای کیبردها، سپاه بزرگی نیستند و تنها جنجالهای آنها بزرگ است. این گروه از افراد، شبیه «خونه تیمی» هستند و باید بدانند که این فضایی که در اینترنت ایجاد کرده اند هیچ راهی به جامعه ندارد.
حاتمی کیا در پایان سخنان خود گفت: در انتخابات کشورمان و مقایسه واکنش مردم و آنچه در سایتها میآید میتوان فهمید که نباید به این سایتها توجه کرد. باید به خاطر داشته باشیم گمراه نشویم و از آن چه که باید بگوییم دست نکشیم.
در بخش پایانی این مراسم از بانو افشار مادر شهیدان علی اکبری، نرگس آبیار، محمد حسین قاسمی کارگردان ،مسعود ده نمکی و ابرهیم حاتمیکیا سازندگان فیلمهای شیار 143،معراجی ها و چ با حضور حمدیرضا مقدم فر،حمید بهمنی، علیرضا رضاداد،ودود حیدری،مجید قلیزاده،مجتبی امینی و جمال شورجه تقدیر شد.
انتهای پیام
ارسال نظر